سورو جدید

سورو (سوروی سازمانی)

سورو جدید ( شهرک امام خمینی) شهرک امام خمینی ( سورو ثابق)

در هر صورت جایی بود که من در بندرعباس 28 سال اونجا زندگی کردم

دیوارایی از جنس شمشاد

دیدن و شنیدن صدای بلبلا

طلوع و غروب خورشید

دوستی با گربه های با معرفت و لاغر با مزه

بازی با ملخ های روی شمشادا در دوران کودکی

بی آبی

بی برقی

گرما

محرومیت بی کتابی بی معلمی ...  ( ولی خوب زمان جنگ در امان بودیم )

تبعیض ...

بدیه محیط سازمانی اینه که همه عوض میشن دوستا دشمنا همسایه ها مغازه دارا ...

ی شب وقتی که آدم تو کوچه هاش قدم می زنه حس میکنه که انگار وجود نداره و هیچ وقت وجود نداشته.

بالاخره نوبت رفتن خودشم میرسه.

کامیون در خونست و ی آدم دیگه صاحب خونه شده

 

خیلی ها تو همون شهر میمونن تا روز مرگ

خیلی ها هم میرن و پشت سرشونم نگاه نمیکنن

خیلی ها هم میرن و بعد از مدتی بر میگردن

 

 

الان چند وقتی میشه که دیگه نه تو اون سوروام نه تو اون شهری که متولد شدم

رفتم برای همیشه

به شهری که دور تا دورش کوهه

به شهر مادریم

خرم آباد در لرستان

 

نظرات 8 + ارسال نظر
بلوچی سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.parparook.blogsky.com

خوش باشی هر جا هستی
دیشب جات خالی گردهمایی عکاسان استان بود
روزت بخیر

چوک سورو چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:43 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام شهرام عزیز
تشکر از اینکه به بلاگ سورو سر زده بودی و دوربینهای خوبی معرفی کرده بودی .

متاسفم که از سورو رفتی بدون اینکه با شما از نزدیک اشنا شده باشم ، البته خود من هم سالها است که از سورو دورم .

هر کجا هستی همیشه موفق و سربلند باشی می دانم که خاطرات بندر و سورو شما را به این زودیها تنها نخواهند گذاشت
امیدوارم در خرم اباد هم به شما خوش بگذرد اطفاقا چندتا از بهترین دوستان من هم لر خرم ابادی هستند .

موفق بشی
عکس خانه در محله سورو سازمانی ، جالب شده

جغد بندری پنج‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:20 ق.ظ http://halhalok.blogsky.com/

سلام بر شهرام . تو دوست خوبی برای بندر بودی .درود

سیمرغ پنج‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 ب.ظ http://del.sub.cc

سلام ...
حال شما ؟ احوال شما؟ ...
به همسایگی ما خوش آمدید ...
عکس ها هم بسیار زیبا بود ...
من اردک خیلیدوست دارم خیلی نازه !! ...
واسه همین تو کامپیوترم سیوش کردم !! ...
البته با اجازه !! ...
شما هم در توهم فانتزی نیستی ...
واقعا همچین وبلاگی روزی وجود داشته ...
اگه برات زحمتی نیست آدرس لینک ما رو عوض کن ...
خوشحال شدیم که اومدی و سر زدی ...
بازم از این کارای خوب بکن !! ...
یا علی

صبرا پنج‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ب.ظ

چقدر حس خوبی داشت متنتان
گمانم برای من هم دارد تمام می شود..

فریده قاسمی جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ق.ظ

سلام داداش شهرام
پس اینه قصه رفتن شما...... می دونم به سورو،بندر،خاطرات خوبش و حتی شرجی هاش سر می زنین.... بهر حال هر جا هستین در کنار خونواده خوب تون براتون آرزوی موفقیت دارم....هنرمند هر جا بره هنرمند میمونه.

زهرا موثق جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:07 ب.ظ http://zahramovasagh.blogspot.com

بندر همیشه می تواند توی ذهن من به حیاتش ادامه دهد. ختی اگر توی کره ی ماه باشم.

سیمرغ پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ب.ظ

کجایی؟! ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد